شکسته
پس از تو نمونم برای خداتو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سنگین ، ز شاخه ی غم
گل هستی ام را بچین و برو
*
که هستم من اون تک درختی
که در کام طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش
ز خشم طبیعت شکسته
*
ندونستم این را به عمرم
نمی مونه عشقم برایم
ندونستم ای بی خبر ز دلم
که بی اعتباره وفای تو هم
*
تو اکنون ز عشقم گریزونی
غمم را ز چشمم نمی خونی
ازین غم چه حالم ، نمی دونی
پس از تو نمونم برای خدا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر