جنگل - ایرج جنتی عطائی

پشت سر پشت سر ، پشت سر جهنمه
رو به رو رو به رو ، قتلگاه آدمه
روح جنگل سیاه ، با دست شاخه هاش داره
روحمو از من میگیره
تا یه لحظه میمونم ، جغدا تو گوش هم میگن
پلنگ زخمی میمیره
راه رفتن دیگه نیست ، حجله ی پوسیدن من
جنگل تیره
قلب ماه سر به زیر ، به دام شاخه ها اسیر
غروبشو من میبینم
ترس رفتن تو تنم ، وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن میبینم
هر قدم به هر قدم ، لحظه به لحظه سایه ی
دشمن میبینم
*

 
پُشتِ سر، پُشتِ سر،
پُشتِ سر جهنمه
روبرو، روبرو
قتلگاهِ آدمه.

روح جنگلِ سیاه،
با دستِ شاخه‌هاش داره،
روحم‌و از من می‌گیره
تا یه لحظه می‌مونم
جغدا تو گوشِ هم می‌گن:
«پلنگِ زخمی، می‌میره»

راهِ رفتن دیگه نیست
حجله‌ی پوسیدنِ من
جنگل پیره!
قلبِ ماهِ سر به زیر
به دار شاخه‌ها اسیر
ـ غروبش‌و من می‌بینم ـ

ترس رفتن تو تنم
وحشتِ موندن تو دلم
خوابِ برگشتن می‌بینم.

هر قدم به هر قدم
لحظه به لحظه
سایه‌ی دشمن می‌بینم

پُشتِ سر، پُشتِ سر،
پُشتِ سر جهنمه
روبرو، روبرو
قتلگاهِ آدمه.
- See more at: http://www.parand.se/tr-jangal.htm#sthash.XmOtCnJ2.dpuf
پُشتِ سر، پُشتِ سر،
پُشتِ سر جهنمه
روبرو، روبرو
قتلگاهِ آدمه.

روح جنگلِ سیاه،
با دستِ شاخه‌هاش داره،
روحم‌و از من می‌گیره
تا یه لحظه می‌مونم
جغدا تو گوشِ هم می‌گن:
«پلنگِ زخمی، می‌میره»

راهِ رفتن دیگه نیست
حجله‌ی پوسیدنِ من
جنگل پیره!
قلبِ ماهِ سر به زیر
به دار شاخه‌ها اسیر
ـ غروبش‌و من می‌بینم ـ

ترس رفتن تو تنم
وحشتِ موندن تو دلم
خوابِ برگشتن می‌بینم.

هر قدم به هر قدم
لحظه به لحظه
سایه‌ی دشمن می‌بینم

پُشتِ سر، پُشتِ سر،
پُشتِ سر جهنمه
روبرو، روبرو
قتلگاهِ آدمه.
- See more at: http://www.parand.se/tr-jangal.htm#sthash.XmOtCnJ2.dpuf
پُشتِ سر، پُشتِ سر،
پُشتِ سر جهنمه
روبرو، روبرو
قتلگاهِ آدمه.

روح جنگلِ سیاه،
با دستِ شاخه‌هاش داره،
روحم‌و از من می‌گیره
تا یه لحظه می‌مونم
جغدا تو گوشِ هم می‌گن:
«پلنگِ زخمی، می‌میره»

راهِ رفتن دیگه نیست
حجله‌ی پوسیدنِ من
جنگل پیره!
قلبِ ماهِ سر به زیر
به دار شاخه‌ها اسیر
ـ غروبش‌و من می‌بینم ـ

ترس رفتن تو تنم
وحشتِ موندن تو دلم
خوابِ برگشتن می‌بینم.

هر قدم به هر قدم
لحظه به لحظه
سایه‌ی دشمن می‌بینم

پُشتِ سر، پُشتِ سر،
پُشتِ سر جهنمه
روبرو، روبرو
قتلگاهِ آدمه.
- See more at: http://www.parand.se/tr-jangal.htm#sthash.XmOtCnJ2.dpufپشت سر،پشت سر،پشت سر جهنمه
روبرو،روبرو قتلگاه آدمه
روح جنگل سیاه
با دست شاخه هاش داره
روح مو از من میگیره
تا یه لحظه میمونم
جغدا تو گوش هم میگن :
پلنگ زخمی میمیره
راه رفتن دیگه نیست
حجله ی پوسیدن من
جنگل پیر
پشت سر،پشت سر،پشت سر جهنمه
روبرو،روبرو قتلگاه آدمه
قلب ماه سربزیر
به دار شاخه ها اسیر
غروبشو من می بینم
ترس رفتن تو تنم،وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن میبینم
هرقدم به هرقدم
لحظه به لحظه سایه ی دشمن میبینم
پشت سر،پشت سر،پشت سر جهنمهپشت سر،پشت سر،پشت سر جهنمه
روبرو،روبرو قتلگاه آدمه
روح جنگل سیاه
با دست شاخه هاش داره
روح مو از من میگیره
تا یه لحظه میمونم
جغدا تو گوش هم میگن :
پلنگ زخمی میمیره
راه رفتن دیگه نیست
حجله ی پوسیدن من
جنگل پیر
پشت سر،پشت سر،پشت سر جهنمه
روبرو،روبرو قتلگاه آدمه
قلب ماه سربزیر
به دار شاخه ها اسیر
غروبشو من می بینم
ترس رفتن تو تنم،وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن میبینم
هرقدم به هرقدم
لحظه به لحظه سایه ی دشمن میبینم
پشت سر،پشت سر،پشت سر جهنمهپشت سر پشت سر پشت سر جهنمه
رو به رو رو به رو قتلگاه آدمه
روح جنگل سیاه با دست شاخه هاش داره
روحمو از من میگیره
تا یه لحظه میمونم جغدا تو گوش هم میگن
پلنگ زخمی میمیره
راه رفتن دیگه نیست حجله ی پوسیدن من
جنگل تیره
قلب ماه سر به زیر به دام شاخه ها اسیر
غروبشو من میبینم
ترس رفتن تو تنم وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن میبینم
هر قدم به هر قدم لحظه به لحظه سایه ی
دشمن میبینم

گل سرخ - ایرج جنتی عطائی

دیدی ای غمگین تر از من
بعد از آن دیر آشنایی
آمدی خواندی برایم
قصه ی تلخ جدایی  

مانده ام سر در گریبان
بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من
یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت
در خزان سینه افسرد
کنون نشسته در نگاهم
تصویر پر غرور چشمت
یک دم نمی رود از یادم
چشمه های پر نور چشمت
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد

*