وصفِ تو در قالبِ این یک غزل مقدور نیست
ماه هم اندازه یِ زیبائی ات مشهور نیست
معدنِ فیروزه دارد چشم هایت نازنین
ماه هم اندازه یِ زیبائی ات مشهور نیست
معدنِ فیروزه دارد چشم هایت نازنین
آبی یِ فیروزه ای هم این قَدَر پر نور نیست
با لبانت رویِ رنگِ لاله را کم کرده ای
شیره یِ شیرینِ آن در شهدِ هیچ انگور نیست
صورتت مجموعه ای از رنگهای دل رباست
این همه زیبائی ات با سر به زیری جور نیست
سرخ.آبی.زرد.نارنجی.کمی هم نقره ای
این تنوع های رنگارنگ در منشور نیست
این چنین الماس نایابی فقط در قصه هاست
این همه مشتاق و عاشق پشتِ هر کنکور نیست
کشته هایی را که لبخندت به ما تحمیل کرد
در تمامِ طولِ تاریخِ بشر در گور نیست
باز هم این آخرین حرفم فقط یک جمله است
وصفِ تو در قالب این یک غزل مقدور نیست
آرش مهدی پور
با لبانت رویِ رنگِ لاله را کم کرده ای
شیره یِ شیرینِ آن در شهدِ هیچ انگور نیست
صورتت مجموعه ای از رنگهای دل رباست
این همه زیبائی ات با سر به زیری جور نیست
سرخ.آبی.زرد.نارنجی.کمی هم نقره ای
این تنوع های رنگارنگ در منشور نیست
این چنین الماس نایابی فقط در قصه هاست
این همه مشتاق و عاشق پشتِ هر کنکور نیست
کشته هایی را که لبخندت به ما تحمیل کرد
در تمامِ طولِ تاریخِ بشر در گور نیست
باز هم این آخرین حرفم فقط یک جمله است
وصفِ تو در قالب این یک غزل مقدور نیست
آرش مهدی پور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر