صبرم عطا کن - بیژن ترقی

خدایا تو خود این وجود مرا
سراسر همه تار و پود مرا
به عشق و به مستی سرشتی اگر
یا غم عشق او از سرم کن بدر
یا که صبرم عطا کن
*
یا نصیبم نما ، بینمش یک نظر
یا که دردم دوا کن
*
چرا به نگاهش ، به چشم سیاهش

تو این همه مستی دادی
از آن همه مستی ، تو هستی ما را

به باده پرستی دادی
*
حالا که جز غم نصیبم ندادی
راهی به کوی حبیبم ندادی
صبرم عطا کن، دردم دوا کن
*
چرا تو بجای وفا و محبت

به او رخ زیبا دادی
به او سر زلف شکسته برای شکست دل ما دادی
عمری در این سودا بسر بردم خدایا
دور از لبش چون غنچه خون خوردم خدایا
حالا که جز غم نصیبم ندادی
راهی به کوی حبیبم ندادی
صبرم عطا کن، دردم دوا کن

*

هیچ نظری موجود نیست: