ای کاش که حج رفتن ما بهر خدا بود
ای کاش که اخلاص عمل شیوهی ما بود
ای کاش که اخلاص عمل شیوهی ما بود
احرام چو بستیم و، ز تن جامه جدا شد
اندیشهی بد نیز، ز ما کاش جدا بود
اندیشهی بد نیز، ز ما کاش جدا بود
هنگام طواف حرم و خانهی کعبه
گاهی نظری کاش سوی خانه خدا بود
گاهی نظری کاش سوی خانه خدا بود
از مروه بسی سوی صفا هروله رفتیم
ای کاش به دل نیز کمی صدق و صفا بود
ای کاش به دل نیز کمی صدق و صفا بود
چون در عرفه ذکر و مناجات نمودیم
ای کاش کز آن معرفتی حاصل ما بود
ای کاش کز آن معرفتی حاصل ما بود
خودخواهی و تزویر به جای شتر و گاو
قربانی ما کاش به صحرای منا بود
قربانی ما کاش به صحرای منا بود
ای کاش پس از سنگ به ابلیس زدنها
از وسوسهاش نیز دل و دیده رها بود
از وسوسهاش نیز دل و دیده رها بود
ای کاش که هر حاجی ما بین همه خلق
از پاکی و تقوای خود انگشتنما بود
از پاکی و تقوای خود انگشتنما بود
محسن سخن تلخ چه گویی، فقط ای کاش
گوشی شنوا بهر چنین موعظهها بود
گوشی شنوا بهر چنین موعظهها بود
محسن مردانی
15آبان 1391
15آبان 1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر