شاعر: تورج نگهبان
خواننده: داریوش اقبالی
رهگذار عمرسيری در دياری روشن و تاريك
رهگذار عمر راهی بر فضایی دور يا نزديك
كس نمیداند كدامين روز میآيد
كس نميداند كدامين روز میميرد
چيست اين افسانه هستی خدايا چيست
پس چرا آگاهی از اين قصه مارا نيست
صحبت از مهر و محبت چيست؟
جاي آن در قلب ما خالی است؟
روزی انسان بنده ی عشق و محبت بود
جز ره مهر و وفا راهی نمیپيمود
چيست اين افسانه ی هستي خدايا چيست؟
پس چرا آگاهی از اين قصه ما را نيست؟
كس نمیداند كدامين روز میآيد
كس نمیداند كدامين روز میميرد
*
خواننده: داریوش اقبالی
رهگذار عمرسيری در دياری روشن و تاريك
رهگذار عمر راهی بر فضایی دور يا نزديك
كس نمیداند كدامين روز میآيد
كس نميداند كدامين روز میميرد
چيست اين افسانه هستی خدايا چيست
پس چرا آگاهی از اين قصه مارا نيست
صحبت از مهر و محبت چيست؟
جاي آن در قلب ما خالی است؟
روزی انسان بنده ی عشق و محبت بود
جز ره مهر و وفا راهی نمیپيمود
چيست اين افسانه ی هستي خدايا چيست؟
پس چرا آگاهی از اين قصه ما را نيست؟
كس نمیداند كدامين روز میآيد
كس نمیداند كدامين روز میميرد
*
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر