می خری؟ - آرمان ایزدی

 می خری؟
یک بغل دلدادگی را میفروشم میخری؟
خوابهای بچگی را میفروشم، میخری؟

بعد عمری عاشقی امسال انبارم پر است
حسرت و بیچارگی را میفروشم، میخری؟

گر نوشته بودمش، باری خودش تاریخ بود
سالها آوارگی را میفروشم ، میخری؟

زیر خاکی هم در این مجموعه دارم مشتری
پیری و افتادگی را میفروشم ، میخری؟

بعضی از اقلام این فهرست قیمت دار نیست
مردی و آزادگی را میفروشم ، میخری؟

جنس اعلاء دارم اما حیف تاریخش گذشت
این سراپا سادگی را میفروشم ، میخری؟

یک متاع خوب دارم، کار ایشان ، اصل اصل
مستی و دیوانگی را میفروشم ، میخری؟

عمر رفته، عمر مانده، کلهم هر چی که هست
فله وار این زندگی را میفروشم ، میخری؟

وزن دارم،قافیه دارم، ولیکن جور نیست
یک غزل درماندگی را میفروشم، میخری؟

آرمان ایزدی

هیچ نظری موجود نیست: