بهتر - هما میرافشار

 بهتر
رفتی دلم شكستی، این دل شكسته بهتر
پوسیده رشته عشق، از هم گسسته بهتر

من انتقام دل را هر گز نگیرم از تو
این رفته راه ناحق، در خون نشسته بهتر
در بزم باده نوشان ای غافل از دل من
بستی دو چشم و گفتم، میخانه بسته بهتر
چون لاله های خونین ریزد سر شگم امشب
بر گور عشق دیرین، گل دسته دسته بهتر
آیینه ایست گویا این چهره ی غمینم
تا راز دل ندانی، در هم شكسته بهتر
فرسوده بند الفت، با صد گره نیرزد
پیمان سست و بیجا، ای گل، نبسته بهتر
گر یادگار باید از عشق خانه سوزی …
داغی هما به سینه، جانی كه خسته بهتر
*

هیچ نظری موجود نیست: