بوی خوب گندم

بوی خوب گندم  
شاعر: شهیار قنبری
بوی گندم مال من، هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من، هرچی میکارم مال تو
اهل طاعونی این قبیله مشرقیم
تویی این مسافر شیشه ای شهر فرنگ
پوستم از جنس شبه، پوست تو از مخمل سرخ
رختم از تاوله، تن پوش تو از پوست پلنگ 

بوی گندم مال من، هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من، هرچی میکارم مال تو 
*

تو به فکر جنگل آهن و آسمون خراش
من به فکر یه اتاق اندازۀ تو واسه خواب
تن من خاک منه ساقه گندم تن تو
تن ما تشنه ترین تشنه یک قطره آب
بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
*
شهر تو شهر فرنگ، آدماش ترمه قبا
شهر من شهر دعا، همه گنبداش طلا
تن تو مثل تبر، تن من ریشۀ سخت
طپش عکس یه برگ، مونده امّا رو درخت
بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
*
نباید مرثیه گو باشم واسه خاک تنم
تو آخه مسافری خونِ رگِ اینجا منم
تن من دوست نداره زخمی دست تو بشه
حالا با هر کی که هست، هرکی که نیست داد میزنم
بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال من
یه وجب خاک مال من، هرچی میکارم مال من
*


به من نگو دوستت دارم

به من نگو دوستت دارم  
مص
طفی جاویدان
حالا که کار تو شده
پُر از نیرنگ و ریا
حالا که دل تو شده
فرسنگ‌ها دور از خدا
به من نگو دوست دارم
که باورم نمی‌شه
نگو فقط تو رو دارم
که باورم نمی‌شه

تو با این چرب زبونی
هی به من دروغ میگی
می‌خواهی گولم بزنی
هی به من دروغ میگی
به من نگو دوست دارم
که باورم نمی‌شه
نگو فقط تو رو دارم
که باورم نمی‌شه

تو با دل شکسته‌ام

انقده جفا نکُن
تو اگه دوسم نداری
اینجوری بَد تا نکُن
به من نگو دوست دارم
که باورم نمی‌شه
نگو فقط تو رو دارم
که باورم نمی‌شه
*

خدایا - کاووس حسن لی

خدایا سرای محبت کجاست؟
من آواره ام . شهر الفت کجاست؟
به لبخند آیینه ای تشنه ام

به آغوش بی کینه ای تشنه ام
سلامی صمیمانه آیا کجاست؟

سر آغاز الفت خدایا کجاست؟
خدایاسرای محبت کجاست؟

من آواره ام.شهرالفت کجاست؟
کسانی که از عشق دم میزنند

چرا بین ما را به هم میزنند؟
خدایا نسیم نوازش کجاست؟
کویرم سر آغاز بارش کجاست؟
بیا تا به لبخند عادت کنیم

به این راه ز پیوند عادت کنیم
بیا ساده مثل چکاوک شویم

بیا بازگردیم و کودک شویم
دکتر کاووس حسن لی
*

امشب - غفّار حسین نژاد

دستـی بکش ای یـار به چشم تَرَم امشب
می میـرم و بـر سینـه گذارم سرم امشب

از بس بـه قفس پـر زدم و سینـه دریـدم
در هجر تو بشکست عـزیزم پَرَم امشب

امشب تـو بَـرِ همسـر خـود جای تو آخر
پـروانـه و پیمـانـه نشستـه ،بـَرَم امشب

ای غم درکاشانه ی ما بسته و رفته ست
آخـر تـو بیـا پنجـه به زن بر درم امشب

مستـانـه بـه محـراب جفایت ،بـه نمـازم
بـر حـال دلـم گـریـه نمایـد ،حَـرَم امشب

" رافغ " نکند حرف تو را گوش زمستی
ناصح جگرم سوخت برو من کَرَم امشب

غفار حسین نژاد " رافغ "

 *

تمام بودن من است - غفّار حسین نژاد

اشک از رخ مـن پـاک مکـن همسفر من
بـا رفتـن او سـوخت دل و هـم جگـر من

عمـری به سـرم ریخته ام خاک درش را
او رفتـه ازاین درچـه بـریـزم بـه سـر من

از هجـر چـه نـالـم کـه شکستـه کمـرم را
از عشـق چـه گـویـم کـه درآمـد پـدر من

مـن سیــزده عیـد نکــردم بـه در امـروز
میهمـا نـی مـن آمـده عشقـت ،بــه در من

افسـون نگـاهـت شــده بـودم بـه جـوانـی
در پیــری ام امـروز شکستـی کمـر مـن

چـون مـرغ گـرفتارشبی ازکف من رفت
در کنـج قفـس ایـن دل خامـوش تـر من

گـویند که گـم گشتـه ی یک عشق سیاهم
از گـوشـه ی میخانـه کـه پـرسد خبر من

شب تـا بـه سحـرگـریه نمودم زغم عشق
یک شـب بـه ســر بـام نیـامـد قمـر من

ازعشـق تـوبگـذشتـم و دیگـر ننهـم پـای
بگــذارکـه من باشـم و خـونین جگر من

یاران همـه رفتنـد از ایـن خانـه ی ویران
دیگــر چـه کسـی مـانده خدا را به بر من

خوش نامی عمرم به دوجامی زکفم رفت
خـوش باش که آتش زده ای بال و پر من

این عشق جگرسوز به مـن دردسری بود
ایـن بـاده مگــر چـاره کنـد دردسـر من

یک بـار ره زاهـد خـود پیشــه نمـودم
صـد تـوبـه نمـودم ، کـه نیفتـد گـذر مـن

" رافغ " چه کنم یاد رخش همسفری بود
در کنـج دل یـخ زده و ، پــر شــرر من

غفار حسین نژاد " رافغ "

مگسی را کشتم - حسین پناهی

مگسی را کشتم

نه به این جرم که حیوان پلیدیست ، بد است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

طفل معصوم یه دور سر من می چرخید

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد ، گندم

ای دو صد نور به قبرش بارد

مگس خوبی بود

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد

مگسی را کشتم

*

بیر میلچک اؤلدوردوم

نه کی چیرکین دی بیر پیس حیواندی

نه کی منفعتی یوزده بیردیر

یازیق حیوان باشیما دولانیردی

دئییردی بس قندم

اولوکی مشهور یئمیشیکی کیمی چوخ گندم

آی ! قبرینه نور یاغسین

یاخجی بیر میلچه ییدی

نئیسه کی سنی یادیمدان چیخارتدی 

بیر میلچک اؤلدوردوم