وبلاک یازدهم
هرگز نرسیدهام من سوخته جان،
روزی به امید
وز بخت سیه ندیدهام، هیچ زمان،
یک روز سفید
قاصد چو نوید وصل با من میگفت،
آهسته بگفت
در حیرتم از بخت بد خود که چه سان؟
این حرف شنید*
مرسی هوجامگوزلمیش
ارسال یک نظر
۱ نظر:
مرسی هوجام
گوزلمیش
ارسال یک نظر