شکر خدا - مهدی اخوان ثالث

شکر خدا
از نازی و نازیسم و فاشیست و فاشیسم ونظائر این ایست و ایسم ها نفرت دارم و آنرا نوعی مسخ بشر می دانم ، در مصراع اول از بیت دوم ، می توانید بجای مسخ بشر مثلا مسخ عرب ، یا مسخ عجم نیز بگذارید ، فرق نمی کند عرب و عجم باید ابتدا بشر باشند . این قطعه را با تاثر از ترکتازیهای صدام یزید نازی گفته ام .
...
آتشی نوشیده ام امشب ، که باز
می کند با شعله بازی در رگم
باز خشم و نفرت از مسخ بشر
می دود با ترکتازی در رگم
گر چه نفرت زاید از بیگانگان
خون ، حقیقی و مجازی در رگم
راضیم لیک ار بود خون مغول
نیز یونانی ، موازی در رگم
زانکه دانم خون این فرهنگ و خاک
می فروزد سرفرازی در رگم
صلح کل شو می زند فریاد باز
خون ، چه رومی و چه رازی در رگم
نیست باکم گر بود خون سگی
یا که خوکی و گرازی در رگم
شکر میگویم خدایم را که نیست
خون گند و نحس نازی در رگم
..
برگرفته از کتاب ترا ای کهن بوم و بر

هیچ نظری موجود نیست: